۱۳۸۷ شهریور ۳, یکشنبه

اینجایی که من هستم , شبا تاریک نیست !
خوابم نمیبره , آروم نیستم , شبام سکوت نداره ...

سکوت می خوام و تاریکی ....
تاریکی ای که زیر فشارش له بشم ...

شاید .....
شاید....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر