۱۳۸۷ بهمن ۱۷, پنجشنبه

چشم هایم می سوزند و هجوم بیداد گر اعداد سرم را سنگین می کنند. دلم می خواهد چشمانم را ببندم و در تاریکی پیش رویم هوشیار بمانم....گویی با چشمان بسته بیدارتر میمانم...

ببین برف می بارد !
بعد از زمانی چه دور ....
و برف زیباست ...
چشمانم را باز نگاه می دارم .چشمانم از بازی دانه های برف پر می شوند ..چشمانم گرم می شوند ...

باز چه آرام به رویا فرو می روم ..

۳ نظر:

  1. آرام...
    برف زیباست...

    پاسخحذف
  2. سوزش چشمانت، شايد
    نه از هجوم بيدادگر اعداد باشند،
    نه از دور افتادنت از رويا ها،
    و نه از خستگيهايت.
    شايد از برخورد تكه هاي برف است با چشمانت!
    چشماتو تو برف باز نكن دخترم!

    پاسخحذف